در روز پنجشنبه 1385/2/7، روزنامهی جمهوری اسلامی در صفحهی نخست، اقدام به درج خبری نمود تحت عنوان: «بیانیهی مجمع جهانی اهل بیت، علیهم السّلام، در محکومیت به رسمیت شناختن فرقهی ضالّهی بهاییت توسّط دادگاههای مصری».
متن خبر از دو واقعه حکایت دارد، که دوّمی پر از افتراء و غرضورزی است، و البتّه جای تعجبی هم ندارد. امّا بخش نخست خبر بسیار جالب توجّه است:
«مصر... در پنجم آوریل 2006 میلادی، حکم شناسایی رسمی فرقهی بهاییت در مصر را صادر کرد. در این حکم، که از سوی دادگاه عدالت اداری مصر برای اجرا به وزارت کشور ابلاغ شده است، بهاییت به عنوان یک دین مورد تأیید قرار گرفته، و فاروق عبدالقادر، ریاست این دادگاه، آن را مخالف شریعت اسلام ندانسته است.»
البتّه در ادامه نیز متذکّر شده است که مؤسّسات و شخصیتهای اسلامی مصر، مانند الأزهر، مفتی مصر، شیخ یوسف قرضاوی و دیگران، با آن حکم به صراحت مخالفت نمودهاند. توجّه کنید که در یک جا بهاییت به عنوان فرقه، و در جایی دیگر به نام دین نامیده شده است!
امّا در روز کاری بعد از آن، یعنی شنبه 1385/2/9، روزنامهی کیهان نیز مقالهیی را، تحت عنوان «در حاشیهی اعلام رسمیت فرقهی بهاییت، مصر علیه امّت اسلام»، به چاپ رساند. توجّه کنید که نویسندهی این مقاله فرصت بیشتری برای نگارش مطالب خود داشته است. در این مقاله نظرات کارشناسانهی شورای فقه اسلامی پنجمین کنفرانس بینالمللی سران کشورهای اسلامی، که در کویت برگزار شد، آورده شده است، و به راحتی نشان میدهد که کارشناسانه شور کردن در فقه اسلامی به چه معنا است! در زیر میتوانید نظریهی مزبور را بخوانید:
«بعد از بررسيهاي عميق در اعتقادات اين گروه و اطمينان از اين كه بهاءالله مؤسّس و پايه گذار اين فرقه، دعوي رسالت كرده و اين گونه ميپندارد كه تأليفاتش وحي منزل است و همهی مردم را به ايمان و رسالت خود دعوت ميكند و همچنين رسالت پيامبر (ص) خاتم مرسلين را انكار كرده و ميگويد كتابي را كه او نازل كرده ناسخ قرآن كريم است، همان گونه كه به تناسخ ارواح اعتقاد دارد. از سوي ديگر بهاءالله در بسياري از زمينه ها و فروع دين به تغيير يا اسقاط احكام فقهي پرداخته و تعداد نمازهاي يوميه و اوقات آن را 9 ركعت و هر كدام سه بار در سه وقت صبح، ظهر و غروب قرار داده است. همچنين حكم تيمّم را تغيير داده به گونهیي كه معتقد است «بسم الله الأطهر الأطهر» كفايت از تيمّم ميكند و همانند حكم تيمّم است. در همين حال روزه را در 16 روز قرار داده، به گونهیي كه در عيد نوروز هر سال برابر با 21 مارس به پايان ميرسد، و جهت قبله را نيز به سمت مقبرهی بهاءالله در شهر عكاي فلسطين اشغالي تغيير داده، و جهاد را حرام كرده، و مرزها را بياعتبار دانسته، و بين زن و مرد ارث و ميراث مساوات قايل شده، و ربا را نيز حلال كرده است. با عنايت به مباحث مقدماتي اجلاس در خصوص زمينههاي وحدت اسلامي كه متضمّن پرهيز و دوري از فعاليتهاي گمراهكننده و ويرانگر، كه تفرقهی امّت مسلمان را به دنبال داشته و وحدت آن را خدشهدار و آن را به گروهها و احزاب متعدّد تقسيم كرده و منجر به بازگشت به عقب و دوري از اسلام ميشود، توصيه ميشود: واجب است گروههاي اسلامي در تمامي نقاط جهان خطر اين گروه و جريان الحادي را كه دستيابي به اسلام را در ابعاد اعتقادات، احكام شريعت و حيات طيّبهی اسلامي مورد هجمه قرار داده است، با تمام امكانات خود از بين ببرند، و مقرّر ميدارد: آن چه را كه بهاءالله ادّعا كرده، از رسالت و نزول وحي و قرآني كه بر او نازل شده و تغييراتي را كه بوجود آورده و در فروع دين به تواتر ثابت شده است، انكار ضروريات و مسلّمات دين بشمار ميرود و منكر اين ضروريات، به اجماع همهی مسلمانان، مشمول احكام كفّار ميشود.»
این دودستگی چه معنایی دارد، خدا میداند! از یک سو معلوم نمیشود که آیا فرقهی بهاییت را به رسمیت شناختهاند یا دین بهاییت را، و از سویی دیگر مشخّص نمیشود که نظر کارشناسانه در کنفرانس سران کشورهای اسلامی بر چه پایه و اساسی است؟!
هر چند که رسانههای خبری دیگری هم چون رویترز و خلیج تایمز این مطلب را پوشش دادهاند امّا به هر حال تاکنون خبری رسمی از مرکز جهانی بهایی واصل نشده است.
متن خبر از دو واقعه حکایت دارد، که دوّمی پر از افتراء و غرضورزی است، و البتّه جای تعجبی هم ندارد. امّا بخش نخست خبر بسیار جالب توجّه است:
«مصر... در پنجم آوریل 2006 میلادی، حکم شناسایی رسمی فرقهی بهاییت در مصر را صادر کرد. در این حکم، که از سوی دادگاه عدالت اداری مصر برای اجرا به وزارت کشور ابلاغ شده است، بهاییت به عنوان یک دین مورد تأیید قرار گرفته، و فاروق عبدالقادر، ریاست این دادگاه، آن را مخالف شریعت اسلام ندانسته است.»
البتّه در ادامه نیز متذکّر شده است که مؤسّسات و شخصیتهای اسلامی مصر، مانند الأزهر، مفتی مصر، شیخ یوسف قرضاوی و دیگران، با آن حکم به صراحت مخالفت نمودهاند. توجّه کنید که در یک جا بهاییت به عنوان فرقه، و در جایی دیگر به نام دین نامیده شده است!
امّا در روز کاری بعد از آن، یعنی شنبه 1385/2/9، روزنامهی کیهان نیز مقالهیی را، تحت عنوان «در حاشیهی اعلام رسمیت فرقهی بهاییت، مصر علیه امّت اسلام»، به چاپ رساند. توجّه کنید که نویسندهی این مقاله فرصت بیشتری برای نگارش مطالب خود داشته است. در این مقاله نظرات کارشناسانهی شورای فقه اسلامی پنجمین کنفرانس بینالمللی سران کشورهای اسلامی، که در کویت برگزار شد، آورده شده است، و به راحتی نشان میدهد که کارشناسانه شور کردن در فقه اسلامی به چه معنا است! در زیر میتوانید نظریهی مزبور را بخوانید:
«بعد از بررسيهاي عميق در اعتقادات اين گروه و اطمينان از اين كه بهاءالله مؤسّس و پايه گذار اين فرقه، دعوي رسالت كرده و اين گونه ميپندارد كه تأليفاتش وحي منزل است و همهی مردم را به ايمان و رسالت خود دعوت ميكند و همچنين رسالت پيامبر (ص) خاتم مرسلين را انكار كرده و ميگويد كتابي را كه او نازل كرده ناسخ قرآن كريم است، همان گونه كه به تناسخ ارواح اعتقاد دارد. از سوي ديگر بهاءالله در بسياري از زمينه ها و فروع دين به تغيير يا اسقاط احكام فقهي پرداخته و تعداد نمازهاي يوميه و اوقات آن را 9 ركعت و هر كدام سه بار در سه وقت صبح، ظهر و غروب قرار داده است. همچنين حكم تيمّم را تغيير داده به گونهیي كه معتقد است «بسم الله الأطهر الأطهر» كفايت از تيمّم ميكند و همانند حكم تيمّم است. در همين حال روزه را در 16 روز قرار داده، به گونهیي كه در عيد نوروز هر سال برابر با 21 مارس به پايان ميرسد، و جهت قبله را نيز به سمت مقبرهی بهاءالله در شهر عكاي فلسطين اشغالي تغيير داده، و جهاد را حرام كرده، و مرزها را بياعتبار دانسته، و بين زن و مرد ارث و ميراث مساوات قايل شده، و ربا را نيز حلال كرده است. با عنايت به مباحث مقدماتي اجلاس در خصوص زمينههاي وحدت اسلامي كه متضمّن پرهيز و دوري از فعاليتهاي گمراهكننده و ويرانگر، كه تفرقهی امّت مسلمان را به دنبال داشته و وحدت آن را خدشهدار و آن را به گروهها و احزاب متعدّد تقسيم كرده و منجر به بازگشت به عقب و دوري از اسلام ميشود، توصيه ميشود: واجب است گروههاي اسلامي در تمامي نقاط جهان خطر اين گروه و جريان الحادي را كه دستيابي به اسلام را در ابعاد اعتقادات، احكام شريعت و حيات طيّبهی اسلامي مورد هجمه قرار داده است، با تمام امكانات خود از بين ببرند، و مقرّر ميدارد: آن چه را كه بهاءالله ادّعا كرده، از رسالت و نزول وحي و قرآني كه بر او نازل شده و تغييراتي را كه بوجود آورده و در فروع دين به تواتر ثابت شده است، انكار ضروريات و مسلّمات دين بشمار ميرود و منكر اين ضروريات، به اجماع همهی مسلمانان، مشمول احكام كفّار ميشود.»
این دودستگی چه معنایی دارد، خدا میداند! از یک سو معلوم نمیشود که آیا فرقهی بهاییت را به رسمیت شناختهاند یا دین بهاییت را، و از سویی دیگر مشخّص نمیشود که نظر کارشناسانه در کنفرانس سران کشورهای اسلامی بر چه پایه و اساسی است؟!
هر چند که رسانههای خبری دیگری هم چون رویترز و خلیج تایمز این مطلب را پوشش دادهاند امّا به هر حال تاکنون خبری رسمی از مرکز جهانی بهایی واصل نشده است.
هیچ نظری موجود نیست :
ارسال یک نظر