امن و امان

در این چند روز، یکی از موضوعاتی که با دوستان بسیار صحبت کرده‌ام، در مورد شرایط «امن و امان» در حال حاضر و در کشور ایران است. مطلب از این جا آغاز می‌شود که معهد اعلی در پیام مورّخ 7 اکتبر 2005، در خصوص لزوم اقدام به تبلیغ، حتّی در شرایط امروز ایران، به نصّی از حضرت عبدالبهاء اشاره نموده که می‌فرمایند: «...مقصود این است که در ایّام امن و امان باید تبلیغ را در نهایت گرمی مجری داشت، و چون امن و امان نه، باید به نهایت حکمت مجری نمود....» مطالعه‌ی نصّ مزبور، برخی را بر آن می‌دارد که اکنون در شرایط «امن و امان» هستیم و «باید تبلیغ را در نهایت گرمی مجری داشت»، و در مقابل نیز، بعضی دیگر می‌گویند شرایط ایران امروز مصداق «نهایت حکمت» در تبلیغ می‌باشد.

نکته‌یی که بیش از هر مطلبی بر آن تأکید دارم این است که همه‌ی این نظرات ناشی از برداشت‌های شخصی است، بنابراین هر گونه مباحثه‌یی در این مورد نمی‌تواند در نحوه‌ی فعّالیّت مناسب با شرایط امروز، تغییری ایجاد نماید. این مهمّ را بایستی از فحوای پیام‌های معهد اعلی، به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، آن جا که صحبت از حفظ تمرکز و لزوم قرارگیری در چهارچوبی از اقدام و عمل می‌باشد، یافت.

در این مختصر، تلاش خواهم نمود تا تصوّر خودم را از موقعیّت فعلی فعّالان در عرصه‌های مختلف نقشه‌ی پیش رو بیان نمایم. برای این کار، از دو رویکرد استفاده خواهم کرد، امّا به هیچ وجه در صدد اثبات و یا انکار نخواهم بود. در بخش نخست، با یک مثال، سعی در تشریح این اوضاع می‌کنم و سپس از تحلیل پیام‌های معهد اعلی و درک کلّیّات آن‌ها استفاده نموده تا به مقصود برسم.

الف)
1. سعی کنید با استفاده از این مثال تصویری ذهنی برای خود بسازید. یک نمودار سینوسی را در ذهن مجسّم نمایید که از منفی بینهایت تا مثبت بینهایت در طول محور زمان ادامه دارد. به این ترتیب، در هر تناوب و پس از هر اوج، یک فرودی است و پس از هر حضیضی یک صعود.

حضرت ولیّ عزیز امرالله در تز معروف خویش، جایی که صحبت از دو نیروی «سازنده و مخرّب» می‌نمایند، هم‌زمان، اشاره به کارکرد این دو نیرو از نظر زمانی هم دارند. موضوع اخیر را تحت عنوان «بحران‌ها و پیروزی‌ها» می‌شناسیم. امّا، تطابق این مطلب با نمودار سینوسی مزبور هم بسیار ساده است. از پس هر «بحران» یک «پیروزی» است و نیز برعکس.

ولی تا این جای کار، به نظر نمی‌آید که اختلاف نظری وجود داشته باشد، بلکه تفاوت دیدگاه زمانی پیش می‌آید که مدّت زمان هر تناوب را بررسی می‌کنیم، به این صورت که آیا هر بحران در یک سیکل هزارساله مورد توجّه قرار می‌گیرد، یا در سیکلی پنج‌ساله، و یا حتّی سه‌ماهه؟ پاسخ به این سؤال گِرِه از مثال ما می‌گشاید. می‌دانید که هر نمودار سینوسی را می‌توان در سیکل‌های زمانی مختلف نمایش داد، یعنی با میزان فشردگی یا بازشدگی متفاوت برای نمودار در طول محور افقی زمان.

نظریّه‌ی نخست، با توجّه به این مثال، به این صورت تعریف می‌شود که ما می‌توانیم در هر بازه‌ی زمانی دلخواه، یک یا چند زوج «بحران و پیروزی» را مشاهده کنیم. در آن بازه‌ی زمانی، هنگامی که در مرحله‌ی «پیروزی» هستیم، مصداقی نسبی از «امن و امان» را شاهدیم.

2. در ادامه، امّا، قصد دارم تا مثال نموار سینوسی را گسترش دهم، با این یادآوری که در مَثَل مناقشه نیست. در این مثال، همان نمودار سینوسی را مجسّم کنید که اکنون در زیر میکروسکوپی قرار گرفته است، در حالی که درجه‌ی بزرگ‌نمایی را روی x10 گذاشته‌ایم. بخشی از نمودار را می‌بینیم و نظریّه‌ی پیشین را رصد می‌کنیم. حال درجه‌ی بزرگ‌نمایی را افزایش داده و روی x1000 می‌گذاریم. در عین ناباوری، باز هم، سیکل متوالی فرازها و فرودها را خواهیم دید. البتّه این مطلب در وضعیّت عینی پیش نخواهد آمد، شاید هم پیش بیاید، امّا توجّه کنید که در این مثال تلاش می‌کنیم تا تصوّری ذهنی را ببینیم و نه مثالی واقعی.

حال با توضیح این وضعیّت مشاهده شده، می‌توان نظریّه‌ی دوّم را تعریف نمود، به این صورت که هر سیکل «بحران و پیروزی»، که در یک بازه‌ی دلخواه مورد بررسی قرار می‌گیرد، خود در مقیاسی کوچک‌تر، از تعدادی سیکل ریزتر تشکیل می‌شود، و این تصاعد کسری را می‌توانیم تا حدّی که قدرت میکروسکوپ‌مان، یعنی قدرت درک ما از زمان ازل تا زمان ابد به عنوان بزرگ‌ترین مقیاس ممکن، تا کوچک‌ترین آن‌ها، اجازه می‌دهد، ادامه دهیم.

این دو نظریّه را همراه با مثال‌های مربوط به هر کدام، به عنوان تصوّری ذهنی، به خاطر بسپارید. در بخش دوّم، تلاش خواهم کرد تا نقبی به جملات پیام‌های معهد اعلی بزنم و درکی صحیح‌تر از شرایط سیکل «بحران‌ها و پیروزی‌ها» در ایران امروز را جست‌وجو نمایم.

ب)
پیش از آغاز، لازم است تا زمینه‌ی فکری خود را بر بستری زمانی متمرکز نماییم. از این رو، می‌توان بازه‌های زمانی مختلفی را در نظر گرفت. بازه‌یی هزارساله برابر با مدّت زمان دور بهایی، و یا حتّی بازه‌یی در حدود سی سال که عمر تقریبی حکومت فعلی ایران را تاکنون دربرمی‌گیرد. امّا نگارنده، بنا به دلایلی خاصّ، ترجیح می‌دهد تا مطابق با نقشه‌های معهد اعلی، دوره‌یی یک‌ساله را در نظر بگیرد که البتّه خود به چهار کوارتر سه‌ماهه تقسیم می‌شود. حال می‌توانیم به بررسی مواردی بپردازیم که در آن‌ها، شرایط مطابق با «امن و امان» به خوبی مشهود است.

1. معهد اعلی، نقشه‌های تبلیغی خود را از سال 1996 آغاز نموده، در سال 2001 به صورتی سیستماتیک درآورده، و از سال 2006، با پی‌ریزی نقشه‌ی پنج‌ساله‌ی دوّم، آن را به اوج خود رسانده است. با نیم‌نگاهی بر این سیر، می‌توان به آسانی درک نمود که معهد اعلی در صدد گذر از حالت «بحران» به «پیروزی»، با قرارگرفتن در سیر تکاملی نقشه‌های خود تا میقات 2021 می‌باشد. با این توصیف، شرایط جهانی امروز، آن‌چنان که اقدامات پیروان اسم اعظم نشان می‌دهد، در حالتی از «امن و امان» قرار دارد. توجّه به پیشرفت‌های به‌دست‌آمده در نتیجه‌ی پروژه‌های تبلیغی در کشورهای جنوب شرقی آسیا و شبه قارّه‌ی هند، و یا حتّی کشورهای عربی، مؤیّد این مطلب است.

یادآوری این نکته‌ی ظریفه نیز خالی از لطف نخواهد بود که احبّاء با استعانت از تأییدات مستمرّ جمال اقدس ابهی، هر گونه بلایی را نادیده گرفته، و هر گاه که در فاز پیشرفت قرار می‌گیرند، با بینشی وسیع، حالت «پیروزی» را تعریف می‌نمایند.

اینک آیا ایران را، با وجود تنش‌های موجود از سوی مسؤولین حکومتی، باید از این قاعده مستثنی دانست؟ آیا زمانی که منظری جهانی را مدّ نظر قرار می‌دهیم، و در آن به نتیجه‌ی «امن و امان» می‌رسیم، شرایط مهد امرالله را باید جدا فرض کرد؟ مگر موقعیّتی مشابه با این را در کشورهای دیگر شاهد نیستیم؟ آیا در چین با حکومتی آزاد روبه‌روایم، یا در روسیه، و یا شیلی و کوبا و غیره و غیره؟ آیا با وجود تضییقات ایجادشده برای بهاییان مصر، معهد اعلی حوادث اخیر را با توصیفی غیر از «پیروزی» و پیشرفت بیان فرموده‌اند؟

عنایت داشته باشید که شاه‌کلید پاسخ به این پرسش‌ها در درک مفهوم عبارت «بحران‌ها و پیروزی‌ها» نهفته است. به تفاوت تطابقی بین این عبارت با عبارت «نیروهای سازنده و مخرّب» توجّه کنید. شاید گاهی وقت‌ها این شبهه ایجاد می‌شود که «پیروزی» زمانی روی می‌دهد که نیرویی «سازنده» در کار است، و نیروی «مخرّب» هم تنها در جهت ایجاد «بحران» فعّالیّت می‌کند؟ تأمّلی دوباره در اوضاع پیش‌آمده در دو سه سال اخیر برای بهاییان مصر، و چه‌گونگی تشریح حُسن استفاده‌ی جامعه‌ی جهانی بهایی از این موقعیّت، از سوی ساحت رفیع، به خوبی درک ما را از شرایطی مشابه، در مقایسه با کشورهایی هم‌چون امریکا و آلمان، بالا خواهد بُرد.

2. در ابتدای پاییز 1384، معهد اعلی طیّ پیامی مهیمن، انحلال مؤسّسه‌ی ملّی آموزشی در ایران را اعلان فرمودند. ساحت رفیع در آن پیام، تلاش نمود تا توقّف مورد انتظار در حرکت تبلیغی احبّاء بر اثر این واقعه را، که تعبیری از «بحران» می‌باشد، با اقدامی شورانگیز و انقلابی، به مانند حروف حیّ، دیگرباره، به یک «پیروزی» تبدیل نماید. سیر صعودی دستاوردهای عزیزان فعّال در این زمینه به خوبی نشان می‌دهد که اکنون جامعه در وضعیّتی نسبی از اوج اقدام و عمل قرار دارد. هم فعّالان، دوره‌های نخست خود را به پایان برده‌اند و شمار زیادی از محبّان نسل اوّل به جرگه‌ی فعّالان نقشه وارد شده‌اند، و هم این که جامعه، در اقدامی خودجوش امّا دقیق و منظّم، به فعّال‌سازی دیگر اعضای خود روی آورده و شواهد زیادی از تلاش این عزیزان و فعّالیّت‌های‌شان را نمایش می‌دهد. بسیاری از این مصادیق را می‌توان در آشنایان اطراف خود و یا حتّی در خانواده‌ی خویش ملاحظه کرد، که چه‌گونه همگی به جوش و خروش درآمده‌اند، و به طوری نسبی، و البتّه نه ایده‌آل، در این مسیر قدم گذارده‌اند.

پس از چند ماه که از انحلال مؤسّسه‌ی ملّی آموزشی می‌گذرد، اینک جامعه توان درک روش مقابله با «بحران» را به دست آورده است و متد پیشنهادی معهد اعلی در پیام مزبور را آموخته است. اگر آن انحلال را «بحران» بنامیم و شرایطی دور از «امن و امان»، بنابراین اکنون بایستی نمودار سینوسی خود را در مسیری صعودی ببینیم و شاید حتّی در اوج. حتماً توجّه دارید که کدام بازه‌ی زمانی را در نظر گرفته‌ایم.

3. توجّه به پیام‌های معهد اعلی در دو سال اخیر، به خصوص پیام‌های 7 اکتبر 2005، 29 جون 2006، و 7 جون 2007، نشان می‌دهد که ساحت رفیع از همه‌ی پیروان اسم اعظم در مهد امرالله، که همواره با القابی هم‌چون برگزیدگان و عاشقان باوفای جمال قدم یاد می‌شوند، انتظار دارند که با روحیه‌یی پرشور و انگیزه‌یی صدچندان، «مِن دون توقّف و با شدّتی بیش‌تر از سابق» به پا خیزند و به تبلیغ بپردازند. اکنون سؤال این جا است که آیا این حالت، مصداق «نهایت گرمی» را در تبلیغ ندارد: «...در سبیل حقّ چالاک شوید و جانفشانی کنید. زمان عمل فرارسیده است. بشتابید و تأخیر و تمهّل روا مدارید و فرصت گران‌بها را از دست ندهید...»؟

4. هم‌چنین معهد اعلی در پیام رضوان 2007 می‌فرمایند: «دیده‌ی انتظار ما مترصدّ روزی است که شوق و شور تبلیغ، نیروی مستولی بر حیات آحاد احبّاء باشد.» توجّه دارید که این پیام مخصوص سال 2007 صادر شده و نه 2008، و یا 2021. در این سال است که شوق و شور تبلیغ را در نهایت درجه‌ی خود منتظر هستیم. این را با نصّ مبارک حضرت عبدالبهاء، در مورد تبلیغ «در نهایت گرمی»، که در شرایط «امن و امان» واجب است، مطابقت دهید. آیا «شوق و شور» را نمی‌توان با «نهایت گرمی» تطبیق داد، و سال 2007 را با «امن و امان»؟

5. شاید اکنون مناسب باشد که یک‌بار دیگر به نصّ مبارک حضرت عبدالبهاء نگاهی بیندازیم: «...مقصود این است که در ایّام امن و امان باید تبلیغ را در نهایت گرمی مجری داشت، و چون امن و امان نه، باید به نهایت حکمت مجری نمود....» ایشان حالت «امن و امان» را با حالتی غیر از آن مقایسه می‌فرمایند.

پرسش نخست این است که جامعه‌یی که از هر «بحران» یک «پیروزی» می‌سازد و بلا را عنایت می‌شمارد، آیا هیچ گاه در شرایطی غیر از «امن و امان» قرار می‌گیرد، که البتّه «امن و امان» را همان کهف منیع و ملاذ رفیع عنایت و محبّت جمال اقدس ابهی می‌دانیم؟

پرسش دوّم هم این است که اگر «امن و امان» را در یک سر پاره‌خطّی مفروض قرار دهیم و سر دیگر آن را، با حالتی غیر از «امن و امان» مطابق کنیم، آیا در یک زمانی باید «نهایت گرمی» را مجری داشت، که در سر اوّل پاره‌خط قرار می‌گیرد، و زمانی نیز «نهایت حکمت« را، که در سر دیگر پاره‌خط است؟ به عبارت دیگر، زمانی که حالت «امن و امان» و حالتی غیر از آن را تعریف می‌کنیم، یعنی دو حالتی که وجود یکی به معنای عدم دیگری است، و سعی در مطابقت کامل هر یک از آن دو، با «نهایت گرمی» و «نهایت حکمت» داریم، آیا «نهایت گرمی» به معنای عدم «نهایت حکمت» است؟ یا به بیانی دقیق‌تر، آیا شرایطی وجود خواهد داشت که رعایت «حکمت» لزومی نداشته باشد و جای خود را به «نهایت گرمی» بدهد؟

سؤال سوّم را، ولی، ساده‌تر بیان می‌کنم، به این صورت که نظر شما در مورد این جمله چیست؟ نصّ مزبور «نهایت حکمت» را با «نهایت گرمی» مقایسه نموده است، و نه «حکمت» را با «گرمی»، و توجّه داشته باشید که «حکمت» در تضادّ با «گرمی» قرار ندارد، یا برعکس. به عبارت دیگر، همان قدر که واژه‌های «حکمت» و «گرمی»، بار معنایی جمله را بر دوش می‌کشند، باید به قید «نهایت» نیر توجّه نمود. با این تعریف، آیا نمی‌توان درکی دیگر از «امن و امان» پیدا کرد؟

6. در پایان، اشاره به نکته‌یی بس مهمّ ضروری است، و آن این که درک این شرایط، که آیا مصداق «امن و امان» است و یا خیر، با توجّه به نشانه‌های برآمده از پیروزی‌های نقشه‌های ساحت رفیع بسیار دشوار است، تا جایی که خود معهد اعلی در پیام 29 جون 2006 می‌فرمایند: «...این بیانات محکمه‌ی مبارکه البتّه توشه‌ی راه هر عاشق باوفا در سبیل تحمّل بلایا و تلاش برای وصول به معشوق و محبوب بی‌همتاست، از طرفی مشاهده‌ی نشانه‌های فتح و ظفر قوای روحانی و استحکام مستمرّ بنیان امر الهی، در حین شدّت تضییقات، اغلب سخت و دشوار است.»

امّید چنان است که با خواندن این سطور، حمل بر القای تفکّر شخصی به خواننده نشود، و همان طور که در آغاز آوردم، نمی‌تواند مِلاکی برای تغییر در روش تبلیغ فردی باشد. چرا که تأکید معهد اعلی بر حفظ تمرکز و اقدام در جهت فعّالیّت‌های مشخّص‌شده‌ی اساسی، در چهارچوبی از عمل، و با اخلاقی که به خوبی در پیام 7 اکتبر تصریح شده است، از «بشتابید» گرفته تا «حکمت»، و از «افراد معتمد» گرفته تا «مکتوم»، تنها وسیله‌ی در دسترس برای رسیدن به «پیروزی» نهایی است.

پاورقی: یک بار دیگر، توجّه شما را به تقسیم‌بندی معهد اعلی مبنی بر دوره‌هایی سه‌ماهه جلب می‌نمایم که شاید ناظر به همین سیکل متوالی «بحران‌ها و پیروزی‌ها» باشد.

جان‌تان خوش باد

هیچ نظری موجود نیست :