میخواهم موضوعی را برایتان تعریف کنم. سعی کنید تا خوب این صحنهها را پیش چشمان خود مجسّم نمایید.
فرض کنید مایی که امشب در این جا نشستهایم، ناگهان یک نفر از در وارد شود، و برایمان صحبت کند. تأثیر حرفهای او به گونهیی است که زمانی که از این محلّ خارج میشویم، همگی دیوانهایم، دیوانههایی زنده. دیوانههایی که دیوانگی خود را به مردمان انتقال میدهند تا آنها هم دیوانه شوند. بعد از چند روز، بیست میلیون نفر از جمعیّت ایران را دیوانههایی تشکیل میدهند که خود را زنده میدانند، دیوانههای زنده.
آیا این صحنه و این شرایط را تصوّر کردید؟ آیا قابل تجسّم کردن هست؟ کمی دور از ذهن به نظر میرسد، این طور نیست؟ ولی آیا میتوانید خود را، ولو در عالَم خیال، در بطن چنین شرایطی قرار دهید؟
پس بدانید که ما اکنون در چنین شرایطی هستیم. میتوانیم خود را دیوانه بنامیم و مردمان شهرمان را زنده کنیم، و نیز میتوانیم دست روی دست گذاشته، و مثل آدمهای عاقل، کاری به کار دیوانههایی که خود را زنده مینامند، نداشته باشیم. باور ندارید؟ حتماً میپرسید این یاوهها و دیوانهگوییها برای چیست؟ پس بیایید برای بررسی دقیقتر این وضعیّت، ابتدا، نقبی به تاریخ بزنیم، به زمان اظهار امر حضرت نقطهی اولی.
زمانی را در نظر آورید که کلام ایشان و روح معجزآسای الهی در وجود 18 نفر از پاکترین انسانهای کُرهی خاکی دمیده شد. 18 نفر که در عرض چند روز دیوانهترین افراد زمین شدند. دیوانههای زنده، دیوانههای حیّ! ناگهان جنب و جوش عظیمی کشور ایران را فراگرفت، به طوری که پس از گذشت یک سال، 2 سال یا 3 یا 4، نمیدانم، پس از گذشت چند سالی، بیش از یکسوّم جمعیّت ایران دیوانه شدند، شاید حدود 350 هزار دیوانه، دیوانههای زنده. تأثیر اِقدام سیلآسای حروف حیّ، در آن سالها، در جهت تبلیغ امر محبوبشان، با وجود مصایب و مرارتهای وصفناشدنی، یکسوّم ایرانیان را فراگرفت.
اکنون پس از گذشت 160 سال از آن وقایع طلایی، توجّه شما عزیزان را به این بخش از پیام معهد اعلی جلب میکنم که میفرمایند: «...در اقدامات مؤمنین اوّلیّه که در شرایط بس نامعلوم و تنها با اتّکا به نیروی ایمان خویش پیش رفتند و به تبلیغ امرالله ادامه دادند، تفکّر کنید...» و نیز در همان پیام میفرمایند: «...تصوّر نمایید که اگر قیام شجاعانهی هجده نفر نفوس مبارکه، موجب فتوحات عظیمهیی برای استقرار و توسعهی امر مبارک، نه تنها در ایران، بلکه در سراسر عالم شده، حال قیام بیست هزار نفر راهنما، فوجی از عاشقان روی جمال اقدس ابهی، که تعدادشان بیدرنگ یاد بیست هزار نفوس مخلصهیی که خون مطهّر خویش را برای سقایت شجرهی مبارکهی امرالله ایثار نمودند، زنده می سازد، چه ثمرات ارزندهیی به بار خواهد آورد....»
بیت العدل اعظم الهی، یاران و پیروان امر جمال اقدس ابهی در ایران را، در این بُرههی زمانی، با حروف حیّ مقایسه کردهاند. البتّه با یک تفاوت. با یک تفاوت باورنکردنی، و آن این که حروف حیّ در آن زمان، تنها 18 نفر بودند، و حال آن که، اکنون در ایران، چندین هزار حروف حیّ داریم، حروف دیوانه و زنده. آن 18 نفر بر روی یکسوّم ایران تأثیر گذاشتند، و اینک نوبت ماست که باید خود را نشان دهیم.
کمی حساب و کتاب سرانگشتی، نکتهیی عجیب را یادآور میشود، و از مقایسهی احبّای امروز ایران با حروف حیّ...، وای خدایا. فکر کنید، اگر تنها 18 نفر از ما، چونان حروف حیّ، دیوانهوار، امر مولای خود را به کار بندیم و به نشر نفحات تعالیم یزدانی پردازیم، ظرف چند سال آینده، کمتر از 5 یا 6 یا حتّی 10 سال، بیست میلیون دیوانهی زنده در ایران خواهیم داشت. این طور فکر نمیکنید؟
شاید با این توصیف، بتوان تحقّق وعدهی «یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجاً» را تصوّر کرد، و حال چه گونه بایستی این وظیفه را، یا شاید بهتر باشد بگوییم، این عهد را، وفا نماییم؟ هر کدام از ما در کجای این راه قرار داریم؟ وای خدایا...!
پینوشت: نقل قول از پیام بیت العدل اعظم الهی به تاریخ 7 اکتبر 2005.
فرض کنید مایی که امشب در این جا نشستهایم، ناگهان یک نفر از در وارد شود، و برایمان صحبت کند. تأثیر حرفهای او به گونهیی است که زمانی که از این محلّ خارج میشویم، همگی دیوانهایم، دیوانههایی زنده. دیوانههایی که دیوانگی خود را به مردمان انتقال میدهند تا آنها هم دیوانه شوند. بعد از چند روز، بیست میلیون نفر از جمعیّت ایران را دیوانههایی تشکیل میدهند که خود را زنده میدانند، دیوانههای زنده.
آیا این صحنه و این شرایط را تصوّر کردید؟ آیا قابل تجسّم کردن هست؟ کمی دور از ذهن به نظر میرسد، این طور نیست؟ ولی آیا میتوانید خود را، ولو در عالَم خیال، در بطن چنین شرایطی قرار دهید؟
پس بدانید که ما اکنون در چنین شرایطی هستیم. میتوانیم خود را دیوانه بنامیم و مردمان شهرمان را زنده کنیم، و نیز میتوانیم دست روی دست گذاشته، و مثل آدمهای عاقل، کاری به کار دیوانههایی که خود را زنده مینامند، نداشته باشیم. باور ندارید؟ حتماً میپرسید این یاوهها و دیوانهگوییها برای چیست؟ پس بیایید برای بررسی دقیقتر این وضعیّت، ابتدا، نقبی به تاریخ بزنیم، به زمان اظهار امر حضرت نقطهی اولی.
زمانی را در نظر آورید که کلام ایشان و روح معجزآسای الهی در وجود 18 نفر از پاکترین انسانهای کُرهی خاکی دمیده شد. 18 نفر که در عرض چند روز دیوانهترین افراد زمین شدند. دیوانههای زنده، دیوانههای حیّ! ناگهان جنب و جوش عظیمی کشور ایران را فراگرفت، به طوری که پس از گذشت یک سال، 2 سال یا 3 یا 4، نمیدانم، پس از گذشت چند سالی، بیش از یکسوّم جمعیّت ایران دیوانه شدند، شاید حدود 350 هزار دیوانه، دیوانههای زنده. تأثیر اِقدام سیلآسای حروف حیّ، در آن سالها، در جهت تبلیغ امر محبوبشان، با وجود مصایب و مرارتهای وصفناشدنی، یکسوّم ایرانیان را فراگرفت.
اکنون پس از گذشت 160 سال از آن وقایع طلایی، توجّه شما عزیزان را به این بخش از پیام معهد اعلی جلب میکنم که میفرمایند: «...در اقدامات مؤمنین اوّلیّه که در شرایط بس نامعلوم و تنها با اتّکا به نیروی ایمان خویش پیش رفتند و به تبلیغ امرالله ادامه دادند، تفکّر کنید...» و نیز در همان پیام میفرمایند: «...تصوّر نمایید که اگر قیام شجاعانهی هجده نفر نفوس مبارکه، موجب فتوحات عظیمهیی برای استقرار و توسعهی امر مبارک، نه تنها در ایران، بلکه در سراسر عالم شده، حال قیام بیست هزار نفر راهنما، فوجی از عاشقان روی جمال اقدس ابهی، که تعدادشان بیدرنگ یاد بیست هزار نفوس مخلصهیی که خون مطهّر خویش را برای سقایت شجرهی مبارکهی امرالله ایثار نمودند، زنده می سازد، چه ثمرات ارزندهیی به بار خواهد آورد....»
بیت العدل اعظم الهی، یاران و پیروان امر جمال اقدس ابهی در ایران را، در این بُرههی زمانی، با حروف حیّ مقایسه کردهاند. البتّه با یک تفاوت. با یک تفاوت باورنکردنی، و آن این که حروف حیّ در آن زمان، تنها 18 نفر بودند، و حال آن که، اکنون در ایران، چندین هزار حروف حیّ داریم، حروف دیوانه و زنده. آن 18 نفر بر روی یکسوّم ایران تأثیر گذاشتند، و اینک نوبت ماست که باید خود را نشان دهیم.
کمی حساب و کتاب سرانگشتی، نکتهیی عجیب را یادآور میشود، و از مقایسهی احبّای امروز ایران با حروف حیّ...، وای خدایا. فکر کنید، اگر تنها 18 نفر از ما، چونان حروف حیّ، دیوانهوار، امر مولای خود را به کار بندیم و به نشر نفحات تعالیم یزدانی پردازیم، ظرف چند سال آینده، کمتر از 5 یا 6 یا حتّی 10 سال، بیست میلیون دیوانهی زنده در ایران خواهیم داشت. این طور فکر نمیکنید؟
شاید با این توصیف، بتوان تحقّق وعدهی «یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجاً» را تصوّر کرد، و حال چه گونه بایستی این وظیفه را، یا شاید بهتر باشد بگوییم، این عهد را، وفا نماییم؟ هر کدام از ما در کجای این راه قرار داریم؟ وای خدایا...!
پینوشت: نقل قول از پیام بیت العدل اعظم الهی به تاریخ 7 اکتبر 2005.
هیچ نظری موجود نیست :
ارسال یک نظر