«من، مِهر، آن نخستين آفريدهی نيک و دلير مينوی، آن بسيار مهربان بیهمانند، آن بلندپايگاه نيرومند دلاور، آن يَل رزمآزمای را میستايم. آن پيروزمندی که همواره يک رزمافزار خوشساخت با خود دارد. آن که در ژرفای تاريکی فريفتهنشدنی است. آن که زورمندترين زورمندان است. دليرترين دليران است. داناترين بخشندگان است. آن پيروزمندی که فر ايزدی از آن اوست. آن که هزار گوش و ده هزار چشم و ده هزار ديدبان دارد. آن مِهر نيرومند دانای فريفتهنشدنی.» (اَوِستا)
دهم مهرماه، یکی از روزهای مهمّ در تقویم ایرانیان است. در گاهشمار زرتشتیان، این روز برابر با جشن مهرگان میباشد. هرچند که این گاهشمار با دگرگونیهای فراوانی روبهرو بوده، امّا در روایت کنونی آن، این جشن در دهمین روز مهرماه، که همان روز مهر است، برگزار میشود.
اهمّیّت این روز در مقایسه با دیگر جشنهای باستانی بهتر آشکار میگردد، چرا که، بدون تردید، نوروز و مهرگان، مهمّترین و باشکوهترین جشنها در تاریخ ایران زمین به شمار میآیند. نوروز پیشدرآمد سبزی و رویش در زمین و طبیعت بوده، و مهرگان، سرآغاز اعتدال پاییزی، زمان برداشت کِشتهها و پاسداری از پیمانهای اجتماعی و انسانی است. ابوریحان بیرونی نیز، به نقل از سلمان فارسی، مینویسد که خداوند برای زینت بندگان خود، یاقوت را در نوروز، و زِبَرجَد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر، مانند فضل یاقوت و زِبَرجَد است بر جواهرهای دیگر.
در افسانهها و باورهای باستانی ایرانیان، میتوان این جشن را از پس دو موضوع به ظاهر متفاوت مشاهده نمود. نخست آن که جشن مهرگان در بزرگداشت ایزد مِهر، بزرگترین خدای ایرانی، یادگار میترای باستانی، و یکی از بزرگترین ایزدان و امشاسپندان اَوِستایی برگزار میشود. فرشته یا خدای مهر، ایزد روشنایی خورشیدی و پیمان آسمانی است، که مهربانی خدایگونه را با سختگیری ناشی از اجرای قانون مینویی آفرینش در هم میآمیزد. مهر، پاسدار همهی پیمانها است و از بین برندهی بیدادگران. همچنین روز مهرگان، در روم باستان، زمان زایش خورشید بوده، و در اثر مرور زمان به روزی دیگر کشیده شد، تا جایی که با آیین مسیحی در هم آمیخت، و از آن رو است که روز میلاد مسیح را در آن روز، روز مهر یا میترا، جشن میگیرند.
در دیگر سو، در افسانهها آمده است که پس از دور شدن فر ایزدی از جمشید جم و پایان شهریاری این پادشاه پیشدادی، بیوراسب، همان آژیدهاک یا ضحّاک، بر او چیره شده و دورانی هزارساله از بیداد و ستم را بر ایران زمین پدید میآورد. امّا سرانجام، فریدون پیشدادی، با تکیه بر خیزش مردمی کاوهی آهنگر، سرزمین اهورایی را از دست اهریمن خونریز میرهاند. وی بیوراسب را در کوه دماوند زندانی کرده، درفش کاویانی را به نشانهی آزادی و سرافرازی ایرانیان برمیافرازد، و به پاس این پیروزی، در روز مهر از مهر ماه، جشنی بزرگ برپا مینماید، همانگونه که در نوروز معمول بود.
گویند که در این روز، فرشتگان به یاری کاوه و فریدون شتافتند، از این رو است که پادشاهان، در این روز، جشنی برپا کرده، از فرشتگان برای هلاک بدیها کمک میخواهند، و آن گاه به زیردستان و مردمان مهربانی میکنند و همگی در کنار یکدیگر به پایکوبی و دستافشانی پرداخته، سفرهیی از هفت میوه، همانند سیب و انار و انگور سفید و انجیر و ترنج و بِه و عناب، گسترانده و باده مینوشند.
دهم مهرماه، یکی از روزهای مهمّ در تقویم ایرانیان است. در گاهشمار زرتشتیان، این روز برابر با جشن مهرگان میباشد. هرچند که این گاهشمار با دگرگونیهای فراوانی روبهرو بوده، امّا در روایت کنونی آن، این جشن در دهمین روز مهرماه، که همان روز مهر است، برگزار میشود.
اهمّیّت این روز در مقایسه با دیگر جشنهای باستانی بهتر آشکار میگردد، چرا که، بدون تردید، نوروز و مهرگان، مهمّترین و باشکوهترین جشنها در تاریخ ایران زمین به شمار میآیند. نوروز پیشدرآمد سبزی و رویش در زمین و طبیعت بوده، و مهرگان، سرآغاز اعتدال پاییزی، زمان برداشت کِشتهها و پاسداری از پیمانهای اجتماعی و انسانی است. ابوریحان بیرونی نیز، به نقل از سلمان فارسی، مینویسد که خداوند برای زینت بندگان خود، یاقوت را در نوروز، و زِبَرجَد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر، مانند فضل یاقوت و زِبَرجَد است بر جواهرهای دیگر.
در افسانهها و باورهای باستانی ایرانیان، میتوان این جشن را از پس دو موضوع به ظاهر متفاوت مشاهده نمود. نخست آن که جشن مهرگان در بزرگداشت ایزد مِهر، بزرگترین خدای ایرانی، یادگار میترای باستانی، و یکی از بزرگترین ایزدان و امشاسپندان اَوِستایی برگزار میشود. فرشته یا خدای مهر، ایزد روشنایی خورشیدی و پیمان آسمانی است، که مهربانی خدایگونه را با سختگیری ناشی از اجرای قانون مینویی آفرینش در هم میآمیزد. مهر، پاسدار همهی پیمانها است و از بین برندهی بیدادگران. همچنین روز مهرگان، در روم باستان، زمان زایش خورشید بوده، و در اثر مرور زمان به روزی دیگر کشیده شد، تا جایی که با آیین مسیحی در هم آمیخت، و از آن رو است که روز میلاد مسیح را در آن روز، روز مهر یا میترا، جشن میگیرند.
در دیگر سو، در افسانهها آمده است که پس از دور شدن فر ایزدی از جمشید جم و پایان شهریاری این پادشاه پیشدادی، بیوراسب، همان آژیدهاک یا ضحّاک، بر او چیره شده و دورانی هزارساله از بیداد و ستم را بر ایران زمین پدید میآورد. امّا سرانجام، فریدون پیشدادی، با تکیه بر خیزش مردمی کاوهی آهنگر، سرزمین اهورایی را از دست اهریمن خونریز میرهاند. وی بیوراسب را در کوه دماوند زندانی کرده، درفش کاویانی را به نشانهی آزادی و سرافرازی ایرانیان برمیافرازد، و به پاس این پیروزی، در روز مهر از مهر ماه، جشنی بزرگ برپا مینماید، همانگونه که در نوروز معمول بود.
گویند که در این روز، فرشتگان به یاری کاوه و فریدون شتافتند، از این رو است که پادشاهان، در این روز، جشنی برپا کرده، از فرشتگان برای هلاک بدیها کمک میخواهند، و آن گاه به زیردستان و مردمان مهربانی میکنند و همگی در کنار یکدیگر به پایکوبی و دستافشانی پرداخته، سفرهیی از هفت میوه، همانند سیب و انار و انگور سفید و انجیر و ترنج و بِه و عناب، گسترانده و باده مینوشند.
روز مهر و ماه مهر و جشن فرّخ مهرگان
مهر بفزا ای نگار ماه چهر مهربان (مسعود سعد سلمان)
مهر بفزا ای نگار ماه چهر مهربان (مسعود سعد سلمان)
هیچ نظری موجود نیست :
ارسال یک نظر